درجه خلوص طلای بومی، شمش (شمش یا شمش طلای تصفیه نشده) و طلای تصفیه شده بر حسب محتوای طلا بیان می شود. همانطور که قبلا ذکر شد، آنها دریافتند که این پیوند از سال 2000 بسیار کمتر شده است. آنها همچنین نتایج مشابهی در اکثر کشورهای دیگر پیدا کردند: چه آن کشورها جدایی آشکار را نشان دهند یا نه، آنها از نظر رشد بهره وری واقعی: همبستگی رشد دستمزد، کاملاً همراه هستند. EPI خاطرنشان می کند که اگرچه حداقل دستمزد هرگز به صورت اسمی کاهش نمی یابد، اما اگر بالا نرود، عملاً به صورت واقعی و نسبت به بهره وری کاهش می یابد. اگر چنین باشد، و حداقل قابل قبول باشد، پس قویاً از ماهیت جامعه اوروک صحبت می کند. زمانی که تصمیم گیری در مورد اینکه آیا چیزی واقعاً مهم است یا خیر، به نظر یک پلیس است. پسوا و ون رینن فکر میکنند که طبق خلاصه میشل، بیش از 20 درصد توضیح میدهد (نگاه من به مقاله بیش از 33 درصد را نشان میدهد، اما من در این مورد کاملاً نامطمئن هستم). به طور کلی، این مقاله را گیجکننده میدانم، اما فرض میکنم نویسندگان آن میدانند که دارند چه میکنند، بنابراین نتیجهگیری آن را همانطور که ارائه شد، میپذیرم.
این استدلال میکند که دستمزد و بهرهوری از هم جدا نیستند – که میدانم گفتن سه هزار کلمه در مقالهای درباره جداسازی دستمزد چیز بسیار انفجاری است، اما اجازه دهید او را بشنویم. اگر می خواهید طلای OSRS خود را به ما بفروشید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که با چت زنده تماس بگیرید و مقدار طلای RS07 را که می خواهید بفروشید به آنها اطلاع دهید. اگر می خواهید بیشتر مردم را نجات دهید، باید با توجه به هزینه واقعی نجات یک زندگی، قیمتی برای زندگی تعیین کنید. و در نهایت، پالادیوم بیشترین کاهش قیمت را در سال متحمل شد. دوم، سال 1973 سال بحران نفتی 1973، سقوط برتون وودز و پایان استاندارد طلا بود که باعث آشفتگی عمومی در اقتصاد شد که چند سال طول کشید. آنها این را چند راه مختلف آزمایش می کنند و متوجه می شوند که قبل از سال 2000 نادرست است، اما بعد از آن تا حدودی درست است، عمدتاً از طریق نابرابری کار و سرمایه. اولاً، بیشتر نمودارهایی که سعی در ارائه این دادهها دارند، در حدود سال 1950 شروع میشوند. اگر خیلی زودتر از سال 1950 شروع شده بودند، چندین جداسازی و پیوندهای تاریخی را نشان میدادند که باعث میشود جداسازی در هر سال کمتر جالب به نظر برسد.
قیمت به دلیل افزایش اندازه بازار و کاهش نرخ انتشار ایجاد شده است و آنقدر نوسان داشته است (در مقایسه با امور مالی سنتی) که "یک ماه در بازارهای ارزهای دیجیتال مانند یک سال در بازارهای جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه وام طلا بر روی لینک کلیک کنید سنتی است". همچنین قیمت نفت برنت و تمام نرخ های ارز اصلی و همچنین شاخص دلار آمریکا را خواهید یافت. ما برای شما، مشتری، یک پیشنهاد خرید از طریق ایمیل یا حضوری ارسال می کنیم که در آن کالا/ها و قیمتی که برای آنها پیشنهاد می کنیم فهرست می شود. آیا میتوانیم نه میلیارد مقاله به شما پیشنهاد کنیم که ثابت کند قطعاً اینطور است و شما قطعاً باید خیلی عصبانی باشید؟لطفا مقالاتی را به شما پیشنهاد کنیم؟
سیستم شما ممکن است حاوی ایده های رابط کاربری جالبی نباشد، اما مطمئناً می توانید چیزهایی بسازید! اعضای تیم حرفه ای هر کدام واجد شرایط هستند که به شما در فروش طلای شکسته یا کمک به فروش جواهرات طلایی که ممکن است دیگر نپوشید کمک کنند. هر چه شکاف بین FCP و SI بیشتر باشد، دم کامل بودن بصری طولانی تر است. چرا چنین تفاوتی بین تخمین بنیاد هریتیج در مورد اینکه چه مقدار از شکاف کاهشدهنده ناسازگار را توضیح میدهد (67%) و EPI (34%) وجود دارد؟ من دقیقاً تفاوت بین دو معیاری که آنها ارائه می دهند را درک نمی کنم. مطمئناً انتخاب کارگر متوسط به شما اجازه می دهد نابرابری را در نظر بگیرید و نباید با تمرکز بر کارگران غیر نظارتی تفاوت زیادی به دست آورید؟ من مطمئن نیستم که آیا این به عنوان درآمد طبقه بندی می شود (در این صورت می تواند به توضیح نابرابری درآمد کمک کند) یا به عنوان سرمایه (در این صورت تحت عنوان نابرابری کار در مقابل سرمایه ثبت می شود).
یک نوع تفکر شمایل شکنانه وجود دارد که می گوید بیشتر تغییر در نیروی کار در مقابل سرمایه فقط مسکن است. اگر شرکتی 1000 دلار اضافه میکرد، 1000 دلار به کارگران اضافه میکرد، اما جهانی شدن به این معنی است که تقاضای کمتری برای کارگران وجود دارد و بنابراین حقوقها در غیر این صورت 1000 دلار کاهش مییابد، بنابراین اکنون آنها ثابت میمانند، این یک روند نامرتبط است. اگر یک شرکت 1000 دلار اضافی درآمد داشته باشد و رئیس همه آن را به جیب بزند و به کارگران چیزی ندهد، به معنای واقعی کلمه جدایی خواهد بود. به بیز فکر کنید: اگر کتاب قبلی که بر ماژول PyMC تکیه داشت را دوست نداشتید، ممکن است این کتاب را ترجیح دهید – این کتاب مفاهیم مشابهی را آموزش میدهد، اما با پایتون خالص (با کمی بیحسی بعداً). مطمئن نیستم. به نظر نمی رسد S&S اینطور فکر کند، اما من مطمئن نیستم که چرا. از آنجایی که خانهها نه در بهرهوری شرکتها و نه در دستمزد دخالت دارند، مطمئن نیستم که اگر درست باشد، چگونه بر جداسازی بهرهوری دستمزد تأثیر میگذارد. سامرز و استنزبری این موضوع را با بررسی اینکه آیا دستمزدها در دورههای کوتاه بین سالهای 1973 و امروز که بهرهوری بهطور غیرعادی بالاست، بیشتر افزایش مییابد، و آیا در دورههای کوتاه زمانی که به طور غیرعادی پایین است، بیشتر میشوند (یا کاهش مییابند) این موضوع را بررسی میکنند.
Brynjolfsson و McAfee (2014) استدلال میکنند که دیجیتالیسازی منجر به پویایی "برنده بیشتر میشود" میشود، با نوآوران که پاداشهای بزرگی به دست میآورند زیرا نوآوریهای دیجیتال با هزینه بسیار کم قابل تکرار هستند و مقیاس جهانی دارند. مایکروسافت برای تصمیم خود، بازده تبدیل را در مقابل هزینه مواد باس بار و تلفات مقاومتی متعادل کرد. برای محاسبه بازده، توان خروجی را بر توان ورودی تقسیم می کنیم. معماری مدرنیستی به طور معروف برای از بین بردن شکاف بین فضاهای بیرونی و داخلی کار می کند و طرح های مدرنیستی اغلب شامل فضاهایی در داخل خانه می شود که به طور خاص برای گیاهان طراحی شده اند: کاشت بتن، به عنوان مثال، در داخل و خارج از خانه. این امر در خارج از انگلسفر کمتر رایج است زیرا سایر کشورها اشکال مختلفی از حاکمیت شرکتی و مالیات دارند که از این نوع چیزها جلوگیری می کند.
پیکتی کارهایی انجام می دهد تا نشان دهد که افزایش نابرابری دستمزد در کشورهای مختلف با حاکمیت شرکتی و سیاست های مالیاتی آن کشورها در ارتباط است. او فکر می کند که حقوق مدیران افزایش یافته است زیرا – اساسا – حاکمیت شرکتی به اندازه کافی خوب نیست که مدیران را از دادن حقوق بسیار بالا به برای دانستن اطلاعات بیشتر در خصوص وام فوری با طلا اینجا کلیک کنید خود باز دارد. به طور خلاصه: همه حرفه ای هستند، ما به خوبی با هم کار می کنیم، نوآوری می کنیم (آزادی و مسئولیت)، و تعادل خوبی بین کار و زندگی داریم. یا در حالت کلی، فناوری افراد را به برنده (افرادی که با فناوری خوب هستند و می توانند از آن برای انجام کارهایی استفاده کنند که قبلاً ده ها یا صدها نفر را می گرفت) و بازنده ها (افرادی که با فناوری خوب نیستند) جدا می کند. فن آوری، و بنابراین مشاغل آنها به طور خودکار از بین رفته است). از آنجایی که یک کفش کتانی باید سطح 5 باشد تا با آن نعناع شود، و از آنجایی که شما می توانید هر بار فقط یک کفش ورزشی را تراز کنید، و از آنجایی که پرورش 48 ساعت استراحت دارد، مهم نیست که چقدر پول دارید، نمی توانید در واقع بیشتر از هر 36 ساعت یک بار یا بیشتر هنگام قضاوت در مورد ارزش اقتصادی بالقوه یک ذخایر طلا، سه سوال مهم وجود دارد: چه مقدار طلا در زمین، با چه غلظت متوسط و به چه شکل؟
اگر از نوشتن این مطلب لذت بردید و مطمئنا می توانید اطلاعات بیشتری در مورد در جهت دانستن بیشتر در رابطه با وام به دارندگان طلا در این قسمت کلیک کنید لطفا از صفحه ما بخواهید.